روزگار دانشآموز ویدئوی «شیب، بام»
به نقل از نشریه نیمکت:
دانشآموزی که اغلب ما در ویدئوی معروف به «شیب، بام» دیده بودیم، امروز ترک تحصیل کرده است. میگوید در روستایشان همه به او میخندیدند. او در آن لحظه نتوانست به یک پرسش، پاسخ دهد: «چرا در شمال ایران بام بسیاری از خانهها را شیبدار میسازند؟»
دانلود کلیپ:
همه ما خندیدیم؛ به کودک درون یک ویدئو. کودکی که روبروی معلم ایستاده، ساده، روستایی و با نگاهِ روشن بیتکلف. معلم با لهجه روان و سلیس از کودک که انگار دانشآموز کلاس سوم ابتدایی است سوال میکند. سوال از درس «سفر خانواده آقای هاشمی است»؛ همان جا که به شمال رسیدهاند؛ درسی که یک سال پیش از کتابهای درسی حذف شد.
معلم میپرسد: «چرا بام خانههای شمالی را شیبدار میسازند؟». کودک گوش تیز میکند و ولوله دستهایش در قلقله اضطراب مینشیند. به خودش پیچ و تاب میدهد و کلمات و جملههایی غریب را جفت و جور میکند تا جوابی داده باشد و خودش را از معرکه فشار و نگرانی برهاند.
این ویدئو بارها میان کاربران شبکههای مجازی به اشتراک گذاشته شده و همین به اشتراکگذاری سرنوشت کودکی را تحت تأثیر قرار دارد.
بیژن می گوید:
«بچهها توی آن روستا مدام مسخرهام میکردند. هی میگفتند شیب، بام، نمیدانم. میگفتند که من خنگم. اینجا هم که آمدیم همینطور سر به سرم میگذاشتند. شما باشید تحمل میکنید؟ نه نمیکنید؛ هیچکس تحمل مسخره شدن ندارد. من هم گفتم که دوست ندارم مدرسه بروم. میروم سر کار».
معلم او:
آقا معلم بغض میکند. درست همان لحظهای که میگویم: «بیژن» مدام به مادر و پدرش التماس میکند که اسمش را عوض کنند. آقا معلمی که کارگردان ویدئوی «شیب و بام» است، حالا در یک پراید سفید نشسته و گوشه چشمهایش به نم مینشیند. سکوت بغض را پس میزند: «نمیخواستم این طور بشود. به خدا بیژن دانشآموز زرنگی بود. وقتی به صورت کتبی امتحان میگرفتم همه جوابها را مو به مو مینوشت. هوش و ذکاوت از چشمهایش میبارید.»